در مسیر زندگی، از آن روزهای ابتدایی تا به امروز ناهمواری و نا ملایمات گوناگونی را تجربه کرده ام. همیشه سخت ترین مسیر را بسته به توانمندی های خود برگزیدم و در این راه نظر و عقیده دیگران نیز چندان برایم دارای اهمیت نبوده است. من جهان درونی و بیرونی خود را داشتم، من عقاید ذهنی یا روحی خود را داشتم، خودی که شاید فراوانی آن بسیار کم بود. طی کردن این مسیر فقط به این دلیل بود که به اعتقاد من:
«مرگِ آسان بر پیرمرد، مرگی شایسته نیست…»
Archive for جون, 2016
خدای خود
پروانه
پروانه، دردانه، یگانه
از عشق تو شدم، دیوانه
تو نباشی؛
من میمیرم، مثل پرنده ای گوشه گیرم
ای پری زیبا، برگرد به خونه، خونه ی دلم بدون تو زندونه…